• وبلاگ : لا لقاء بلا فراق
  • يادداشت : امان از خامي و زهر جواني كردن ها
  • نظرات : 3 خصوصي ، 48 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4      >
     

    درمان تضميني بيماري پوستي لاعلاج پسوريازيس (داء الصدف) توسط استاد طب آب درماني :

    1- درمان توسط شخص آقاي حسن جلاليان (استاد طب آب درماني ) انجام ميشود.

    2- دوره درمان بين 10 الي 40 روز مي باشد ( تشخيص مدت درمان فقط توسط استاد جلاليان تعيين ميگردد )

    3- هزينه درمان تماما بعد از دوره درماني ( درمان بيماري ) دريافت ميگردد .

    4- در صورت تمايل قرارداد حقوقي توسط وکيل منعقد ميگردد .

    5- براي طي مراحل درماني فرم درمان را درسايت شفاگر تکميل و ارسال نمائيد .

    آدرس وب سايت درماني استاد آب درماني ( امساک درماني) :

    http://www.shafagar.com


    درمان تضميني بيماري پوستي لاعلاج پسوريازيس (داء الصدف) توسط استاد طب آب درماني :

    1- درمان توسط شخص آقاي حسن جلاليان (استاد طب آب درماني ) انجام ميشود.

    2- دوره درمان بين 10 الي 40 روز مي باشد ( تشخيص مدت درمان فقط توسط استاد جلاليان تعيين ميگردد )

    3- هزينه درمان تماما بعد از دوره درماني ( درمان بيماري ) دريافت ميگردد .

    4- در صورت تمايل قرارداد حقوقي توسط وکيل منعقد ميگردد .

    5- براي طي مراحل درماني فرم درمان را درسايت شفاگر تکميل و ارسال نمائيد .

    آدرس وب سايت درماني استاد آب درماني ( امساک درماني) :

    http://www.shafagar.com

    http://www.abdarmani.com


    درمان تضميني بيماري پوستي لاعلاج پسوريازيس (داء الصدف) توسط استاد طب آب درماني :

    1- درمان توسط شخص آقاي حسن جلاليان (استاد طب آب درماني ) انجام ميشود.

    2- دوره درمان بين 10 الي 40 روز مي باشد ( تشخيص مدت درمان فقط توسط استاد جلاليان تعيين ميگردد )

    3- هزينه درمان تماما بعد از دوره درماني ( درمان بيماري ) دريافت ميگردد .

    4- در صورت تمايل قرارداد حقوقي توسط وکيل منعقد ميگردد .

    5- براي طي مراحل درماني فرم درمان را درسايت شفاگر تکميل و ارسال نمائيد .

    آدرس وب سايت درماني استاد آب درماني ( امساک درماني) :

    http://www.shafagar.com

    http://www.abdarmani.com


    آگهي درمان قطعي و تضميني پسوريازيس با روش استاد حسن جلاليان ( طب آب درماني)
    درمان تضميني بيماري پوستي لاعلاج پسوريازيس (داء الصدف) توسط استاد طب آب درماني :



    1- درمان توسط شخص آقاي حسن جلاليان (استاد طب آب درماني ) انجام ميشود.

    2- دوره درمان بين 10 الي 40 روز مي باشد ( تشخيص مدت درمان فقط توسط استاد جلاليان تعيين ميگردد )

    3- هزينه درمان تماما بعد از دوره درماني ( درمان بيماري ) دريافت ميگردد .

    4- در صورت تمايل قرارداد حقوقي توسط وکيل منعقد ميگردد .

    5- براي طي مراحل درماني فرم درمان را درسايت شفاگر تکميل و ارسال نمائيد .



    آدرس وب سايت درماني استاد آب درماني ( امساک درماني) :



    http://www.shafagar.com

    http://www.abdarmani.com

    بعد از پيامبر اکرم، پيشواي حضرت فاطمه چه کسي بوده است؟

    نويسنده:
    محمد باقرسجودى

    شيعه ميگويد: نامه حسن جلاليان ( استاد طب آب درماني ) خطاب به علماي محترم اهل سنت در سرتاسر دنيا درمورخ ?/??/???? منتشر شد و در اين نامه يک سوال از علماي محترم اهل سنت پرسيده شده است که: بعد از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم پيشواي حضرت فاطمه چه کسي بوده است ؟
    ولي تاکنون هيچ پاسخي دريافت نشده است . اين نامه براي جناب مولوي عبدالحميد اسماعيل زهي ( امام جمعه مسجد مکي زاهدان و مدير حوزه علميه دارلعلوم مسجد مکي زاهدان ) و براي جناب مولوي عبدالمجيد مرادزهي خاشي ( استاد حوزه علميه دارالعلوم مسجد مکي زاهدان ) و جناب اقاي مفتي محمد قاسم قاسمي (مفتي دارالعلوم مسجد مکي زاهدان) و براي دارلافتاء سراوران فاکس شده است ( درهمان بهمن ماه ?? ) و براي شبکه ماهواره اي نور که شبکه اهل سنت است براي ? ايميلشان به ادرس هاي : ايميل هاي شبکه ماهواره اي نورارسال شده.
    و همچنين براي ايميل دانشگاه الازهر مصر به آدرس: ايميل دانشگاه الازهر مصرارسال شده است .و همچنين براي تعدادي از وب سايت ها و وبلاگهاي اهل سنت نيز ارسال شده است و براي برخي از علماي ديگر اهل سنت بصورت پيامک اطلاع داده شده است ولي تاکنون که ??/?/???? است هيچ عالمي از علماي اهل سنت پاسخ نداده اند .
    و به راستي چه پاسخي دارند که بدهند ؟

    پاسخ اهل سنت:
    چه خبر است؟ کافي بود به جاي رفتن به چين و مصر، در سايت اسلام تکس جستجو ميکردي تا در اين مقاله http://www.islamtxt.net/content/question/400 جواب سوالت را ميديدي،
    اما اينکه ميگويي براي علماي درون کشور فرستادم اما پاسخي ندادند احتمالا راست نيست و اگر راست باشد هم دليلش ترس آنها از چماق شماست! زيرا اگر جواب بدهند ميشوند وهابي و نوکر اسراييل و عربستان و غيرذالک!!
    اما اينکه ميگوييد براي علماي خارج فرستاديم و جواب ندادند از آن دروغ هاي است که براي بازار گرمي و براي فريب ملت بيچاره ميسازيد والا اصلا شما سايت هاي جواب گويي اهل سنت را فيلتر کرده ايد، همين سايت ما، همينکه شروع شد فردايش فيلتر و هک شد تا سه بار.... که اخر طوري محکمش کرديم که زورتان نرسد!
    پس شما اصلا به علماي داخل ايران اجازه حرف زدن نميدهيد و راه آنهايي هم که در خارج هستند را با فيلتر و هک سد ميکنيد، پس اين چه داد و فغان است که اهل سنت جواب نميدهند؟

    اما جوابي مزيد بر آنچه که قبلا نوشتم:
    پيشواي فاطمه بعد از وفات پيامبر امير المومنين ابوبکر بود و او تابع شوهرش بود و شوهر که بيعت کند يعني زن هم بيت کرده است
    شيعه ميگويد:اما ام المومنين عايشه مي فرمايند:…فَغَضَبتْ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ (صلي الله عليه و سلم)، فَهَجَرتْ اَبابَکر، فَلَمْ تَزَلْ مُهاجِرَتَهُ حَتَّي تُوُفَّيَتْ وَ عاشَت ْ بَعْدَ رسول الله (صلي الله عليه وسلم) ستة اَشْهُرٍ.
    پس غضب کرد فاطمه دختر رسول خدا (ص) و روي برگردانيد از ابابکر و اين روي برگردانيدن ادامه داشت تا وفاتش و فاطمه شش ماه زندگي کرد بعد از رسول خدا (ص).- صحيح بخاري–
    ام المومنين عايشه در روايت ديگري نيز مي فرمايد :
    .. فَهَجَرتْهُ فَلَمْ تُکَلَّمهُ حَتّي تُوُفَّيَتْ وَ عاشَتْ بَعْدَ الَّنبيِ (صلي الله عليه وسلم) سِتَّةَ اَشْهُرٍ فَلَمّا تُوُفَّيتْ،‌دَفَنَها زَوْجُها عَليٌ لَيْلاً، وَ لَمْ يُوذِنْ بِها اَبابَکْرٍ وَ صَلي عَلَيْها ….
    … فاطمه روي برگردانيد از ابابکر و با اوسخن نگفت تا وفاتش و ? ماه بعد از پيامبر (ص) زندگي کرد و بعد از وفاتش همسرش علي او را شبانه دفن کرد و براي نماز و دفنش ، ابابکر را خبر نکرد…. - صحيح بخاري
    بنابر اين مي بينيم که حضرت فاطمه سلام الله عليها بر ابوبکر غضب کرده و از او روي برگردانيده و هرگز با او سخن نگفته ا ست تا هنگام وفاتش .پس پيشواي حضرت فاطمه ابابکر نبوده است .

    پاسخ اهل سنت:
    اولا ناراضي شدن رعيت از امام معنايش خروج از بيعت و خروج از جماعت نيست، فرض را بر اين ميگذاريم که حضرت فاطمه از حکم امير المومنين ابوبکر ناراضي شد و تا آخر عمر ناراضي ماند، اين معنايش اين نيست که او را امام قبول نداشته البته اگر بر امام خروج ميکرد و جنگ مينمود آنوقت ميتوانيم بگوييم که بيعت ابوبکر را نداشت، بعد زن بدون اجازه شوهر چگونه ممکن است که قيام نمايد؟ وقتي شوهرش با ابوبکر بيعت داشت پس زن نيز در تحت فرمان و در بند بيعت ابوبکر بود ، بنابراين فرض هاي نادرست را پيش کشيدن ، براي اثبات اينکه حضرت فاطمه امامي نداشته، فقط نشان ازکم علمي ايراد گيرندگان دارد و بس!
    دوما درست که اين روايت در بخاري از زيان عايشه آمده است که فاطمه تا آخر عمر با ابوبکر قهر بود، منتهي روايت صحيح ديگري داريم که فاطمه از ابوبکر راضي شد!
    و دانشمندان اسلامي در جمع بين اين دو روايت صحيح، ميگويند ، عايشه مطابق علم خود گفت که فاطمه تا آخر عمر حرف نزد و خبر از راضي شدن فاطمه نداشت مفصل رضايت فاطمه را اينجا نوشته ام: http://www.islamtxt.net/content/question/400
    اگر وقت داشتيد اين مقاله هم در همين رابطه است:http://www.islamtxt.net/node/54

    ---------------------------------------------------------------- اما جواب ما به سايت اسلام تکس .نت

    بسم الله الرحمن الرحيم

    نويسنده اين سايت ( اسلام ناب )

    در سايت شما تمام مطالب سايت اسلام تکس تکرار شده اند و در پاسخ به نامه اقاي حسن جلاليان سايت اسلام تکس .نت موارد ذيل را مورد غفلت قرار داده و يا بطور عمد نخواسته مورد توجه خوانندگان قرار گيرد منجمله :

    1- متن کامل نامه استاد جلاليان که به علماي سني در تاريخ 9 بهمن ماه 1389 نوشته و ارسال کرده را توي سايت اسلام تکس .نت قرار نداده و در معرض ديد بازديدکنندگان نگذاشته است . واين يعني چي ؟ شما حکومت ايران را به فيلتر کردن سرزنش ميکيند خودتان هم فيلتر گر ماهري هستيد و گرنه تمام متن نامه جلاليان را در سايت اسلام تکس .نت ميگذاشتيد .

    2- خطاب اقاي استاد حسن جلاليان به علماي شما بوده و نامه را خطاب به علماي شما نوشته است و بايد انها جواب عالمانه بدهند که تاکنون هيچ کدام از علماي تسنن به اين نامه بطور رسمي و غير رسمي جواب نداده اند در حالي که در اين نامه هيچ اهانت و يا بي ادبي وجود ندارد و فقط يک سوال عالمانه از عالمان سني پرسيده شده است و مستندات اين نامه هم تماما از منابع معتبر اهل سنت است مانند کتاب صحيح بخاري و صحيح مسلم و کتاب المستدر ک علي الصحيحين و ............... و شما که جواب داديد جوابي عالمانه نبود و نظر شخصي خودتان را نوشته ايد و نبايد خودتان را بعنوان نماينده علماي سني و يا مردم سني مذهب معرفي کنيد .

    3- بطور قطع و يقين جناب علي در زمان حيات حضرت فاطمه با ابوبکر بيعت نکرد و اين را خود دختر ابوبکر هم تائيد کرده است ولي شما در پاسختان گفتيد که زن در بيعت شوهرش است و چون علي با ابوبکر بيعت کرده بود پس فاطمه هم در تبعيت از شوهر با ابوبکر بيعت کرده است ولي اين صد در صد غلط است .براي کساني که ميخواهد تحقيق کنند به کتاب صحيح بخاري – كتاب المغازي – باب غزوه خيبر مراجعه کنند . که در اين کتاب حديثي از عايشه وجود دارد که خود عايشه که دختر ابوبکر هم هست گفته است که :

    ..... فَهَجَرتْهُ فَلَمْ تُكَلَّمهُ حَتّي تُوُفَّيَتْ وَ عاشَتْ بَعْدَ الَّنبيِ (صلي الله عليه وسلم) سِتَّةَ اَشْهُرٍ فَلَمّا تُوُفَّيتْ،‌دَفَنَها زَوْجُها عَليٌ لَيْلاً، وَ لَمْ يُوذِنْ بِها اَبابَكْرٍ وَ صَلي عَلَيْها ....

    ... فاطمه روي برگردانيد از ابابكر و با اوسخن نگفت تا وفاتش و 6 ماه بعد از پيامبر (ص) زندگي كرد و بعد از وفاتش همسرش علي او را شبانه دفن كرد و براي نماز و دفنش ، ابابكر را خبر نكرد.... و علي هرگز در اين چند ماه (6 ماه ) بيعت نکرد و بعد از فاطمه با ابوبکر بيعت کرد .

    3- در پاسخ سايت اسلام تکس .نت به هيچ وجه به اين حديث بسيار مهم معتبر که در ذيل مي ايد توجهي نشد و عمدا از کنار ان گذشته اند . به حديث دقت کنيد :

    پيامبر اکرم صلوات الله عليه در باره حضرت فاطمه فرموده اند :

    ان الله يغضب لغضبک يا فاطمه و يرضي لرضاک

    اي فاطمه بدرستي که خدا غضب مي کند به غضب تو وخشنود مي شود به خشنودي تو

    المستدرک علي الصحيحين ج 3 ص167 .حديث 4730 ( و منابع ديگر مانند الصواعق المحرقه حافظ ابن حجر مکي ص 105 و تهذيب التهذيب ج 12 ص 442 حافظ ابن حجر عسقلاني نيز وجود دارد )

    و ملاحظه مي فرمائيد که اين حديث بطور کامل مطلق است و هيچ قيدي ندارد

    وقتي پيامبر خدا صلي الله عليه وآله مي فرمايند :

    " خداوند به غضب فاطمه غضب مي کند "

    قيدي بر آن قرار ندادند که : اگر چنين و چنان بود ،يا به فلان شرط ، يا اگر غضبش به فلان علت بود ،اين غضب به چه سببي باشد ؟ نسبت به چه کسي باشد ؟ در چه زماني باشد ؟ هيچ اشاره اي ندارد و بطور کامل مطلق است .


    4- نويسنده سايت اسلام تکس . نت ( اقاي سجودي ) که خود را نماينده اهل سنت معرفي کرده و به نمايندگي از علماي اهل سنت جواب داده براي اثبات رضايت حضرت فاطمه از ابوبکر به يک کتاب دست چندم استناد کرده است بنام - سنن الکبري بيهقي - که نوشته امام بيهقي است . درحالي که اين کتاب اولا- در رديف صحاح سته ( کتابهاي 6 گانه معتبر اهل سنت ) نيست ثانيا- خود حديثي که به ان استاناد شده است مرسل است که از اعتبار ان ميکاهد ثالثا - راوي اين حديث شخصي بنام - شعبي - است که ناصبي و از دشمنان علي بوده است که نميتوان به سخن او اعتماد نمود رابعا - شعبي در زمان وقوع حادثه وجود نداشته است و از تابعيين بوده است خامسا - رضايت فاطمه از ابوبکر در صحاح سته مانند صحيح بخاري و مسلم و مسانيد وجود ندارد و اگر اين حديث صحيحي بود که در اين صحاح ومسانيد به ان اشاره ميشد که نشده است سادسا - خود عايشه که دختر ابوبکر هم بوده در صحنه حضور داشته است و براش مهم هم بوده که حضرت فاطمه از پدرش راضي شده باشد و لي چنين مطلبي را نگفته است و حتي به صراحت هم گفته که فاطمه در تمام مدت حياتش بعد از پيامبر بر ابوبکر غضب و قهر کرده و سخن نگفته است . و انوقت نويسنده سايت اسلام تکس .نت مدعي شده است که فاطمه از ابوبکر راضي شده است و استنادش هم همين کتاب دست چندم بيهقي و روايت پر اشکال ان است !!!!! ايا اين تعجب ندارد ؟

    سابعا - نويسنده سايت اسلام تکس . نت مدعي شده است که صحيح بودن حديث به راويان ان است و به خاطر اينکه راويان کتاب صحيح بخاري و مسلم معتبر هستند لذا هر حديثي که در اين کتابها وجود دارند هم صحيحند و اگر راويان ساير کتابهاي اهل سنت نيز راوي ان معتبر باشند پس ان حديث صحيح است . با اين استدلال ما از نويسنده اسلام تکس .نت مي پرسيم که - شعبي - مورد وثوق بوده است ؟ اگر بوده پس چرا اين حديث در صحاح سته وجود ندارد ؟ ايا امام بخاري با ان همه دقتش که از بين بيش از 600 هزار حديث اين 70 هزار حديث را استخراج کرده و براي هر حديث هم غسل ميکرده و دو رکعت نماز ميخوانده است به اين حديث توجه نکرده و در کتابش - صحيح بخاري - نياورده است .

    ثامنا - اگر رضايت حضرت فاطمه از ابوبکر حقيقت داشت علماي قبل از بيهقي حتما به ان اشاره ميکردند و در کتابهايشان اين حديث را ذکر ميکردند اما چنين اتفاقي نيفتاده است .

    اما نکته مهم ديگر اينکه نويسنده سايت اسلام تکس . نت ( اقاي سجودي ) که خود را نماينده اهل سنت و سخنگوي علماي سني معرفي کرده است اظهار نظر فرموده اند که - مقام ابوبکر از مقام فاطمه برتر و بالاتر است !!!!!!!


    من شخصا به اين شخص نادان جواب نميدهم بلکه جواب را از خود علماي اهل سنت مي اورم دقت کنيد :



    مناوي - صاحب کتاب
    - فيض القدير في شرح جامع الصغير - که اين کتاب مشتمل بر
    اقوال برخي از علماي بزرگ اهل سنت و ايشان در باره حضرت
    زهرا ميگويد که : ( استدل به السهيلي علي ان من سبها کفر

    . لانه يغضبه و انها افضل من الشيخين ) يعني سهيلي طبق اين
    روايت بر کفر کسي که به فاطمه دشنام دهد استدلال ميکند و
    ميگويد : هرکه اورا دشنام دهد رسول خدا را به خشم اورده و فاطمه از ابوبکر و عمر برتر است .
    باز همين - مناوي - در کتاب فيض القديرش قول علماي ديگري از


    اهل سنت مانند سبکي و شهاب الدين ابن حجر و العراقي را ذکر ميکند که:

    قال السبکي : الذي نختاره و ندين الله به ان فاطمه افضل من خديجه ثم عايشه

    قال شهب الدين ابن حجر : ولوضوح ما قاله السبکي تبعه عليه المحققون

    وذکر العلم العراقي : ان فاطمه و اخاها ابراهيم افضل من الخلفاء الاربعه باتفاق

    سند اين سخنان : کتاب فيض القدير في شرح جامع الصغير ج 4 ص 421 . تاليف المناوي

    ترجمه :

    سبکي گويد : ان چه ما اختيار مي کنيم و در برابر خداوند ان را

    برگردن مي گيريم اين است که فاطمه برتر از خديجه و عايشه است .
    شهاب الدين ابن حجر ميگويد : به دليل روشني سخن

    سبکي .محققان پس از او در اين نظر از او پيروي کرده اند.


    علم الدين عراقي گويد : فاطمه و برادرش ابراهيم -به اتفاق علما – از خلفاي چهرگانه برتراند .


    ملاحظه مي فرمائيد که مقام حضرت فاطمه از خلفاي اربعه و حتي از عايشه و خديجه هم برتر است و انوقت اين نادان ميگويد ( از نظر اهل سنت مقام ابوبکر از مقام فاطمه بالاتر ست )


    يک پيشنهادي در پايان دارم به علماي اهل سنت که خودشان به ميدان بيايند و عالمانه پاسخ اقاي حسن جلاليان را بدهند مخصوصا که خطاب اين نامه به علماي سني است .

    اين انتظاري بجا است که علماي سني از هر مذهبي ( شافعي - حنفي - حنبلي - مالکي ) خودشان مستقيما به اين نامه جواب بدهند . خود اقاي حسن جلاليان با قلم و نام خودش و بطور مودبانه و رسمي به علماي اهل سنت نامه نوشته است و انتظار معقول و منطقي هم اين است که به نامه علمي و محترمانه ايشان جوابي عالمانه داده شود . انشاء الله


    براي ديدن متن کامل نامه اقاي حسن جلاليان به اين ادرس ها مراجعه نمائيد .




    21/4/1390
    http//sunniha.blogfa.com
    http//raz-sokoot.blogfa.com
    http//islam-txt.blogfa.com

    پاسخ به مطالب سايت اسلام تکس .نت در خصوص ( ادعاي رضايت فاطمه از ابوبکر )

    ما بيش از اين از سجودي وهابي انتظاري نداريم !!
    گويا فراموش کرده اند نگاهي به کتب خود بياندازند و از ترس چشمها را ميبندند و صفحات را ورق ميزنند تا اين مطالب را نبينند
    عدم رضايت صديقه شهيده سلام الله عليها از شيخين، اصل و اساس مشروعيت خلافت آن‌ها را زير سؤال مى‌برد؛ چرا كه ثابت مى‌كند تنها يادگار رسول خدا، برترين بانوى دو عالم،‌ سيده زنان اهل بهشت با خلافت ابوبكر و عمر مخالف و از دست آن‌ها ناراضى و خشمگين بوده است و طبق روايات صحيح السندى كه در صحيح‌ترين كتاب‌هاى اهل سنت آمده است، رضايت فاطمه رضايت رسول خدا و خشم او خشم رسول خدا است.
    از اين رو عالمان اهل سنت دست به كار شده و روايتى را جعل كرده‌اند تا ثابت كنند كه شيخين پس از آن كه دختر رسول خدا را به خشم آوردند، در واپسين روزهاى زندگى آن حضرت به عيادت ايشان رفته و از او درخواست رضايت كردند و فاطمه زهرا سلام الله عليها نيز از آن‌ها راضى شد.!
    در پاسخ مى‌گوييم:
    اولاً: سند روايت مرسل است؛ چرا كه شعبى از تابعين است و خود شاهد ماجرا نبوده و اين روايت همان اشكالى را دارد كه اهل سنت به روايت بلاذرى و طبرى مى‌كردند.
    ثانياً: بر فرض اين كه مرسلات تابعى مورد قبول باشد، باز هم نمى‌توان روايت شعبى را پذيرفت؛ زيرا شعبى از دشمنان اميرمؤمنان عليه السلام و ناصبى بوده است؛ چنانچه بلاذرى و ابوحامد غزالى به نقل از خود شعبى مى‌نويسند:
    عن مجالد عن الشعبي قال: قدمنا على الحجاج البصرة، وقدم عليه قراء من المدينة من أبناء المهاجرين والأنصار، فيهم أبو سلمة بن عبد الرحمن بن عوف رضي الله عنه... وجعل الحجاج يذاكرهم ويسألهم إذ ذكر علي بن أبي طالب فنال منه ونلنا مقاربة له وفرقاً منه ومن شره....
    در شهر بصره همراه عده‌اى بر حجاج وارد شديم گروهى از قاريان مدينه از فرزندان مهاجر و انصار كه ابوسلمه بن عبد الرحمن بن عوف نيز در جمع آنان بود، حضور داشتند.
    حجاج با آنان مشغول گفتگو بود يادى از علي بن ابوطالب كرد و از او بدگويى نمود و ما نيز به خاطر رضايت حجاج و در امان ماندن از شرّ او از علي بدگويى كرديم ....
    البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ) أنساب الأشراف، ج 4، ص 315؛
    الغزالي، محمد بن محمد أبو حامد (متوفاي505هـ)، إحياء علوم الدين، ج 2، ص 346، ناشر: دار االمعرفة – بيروت.
    آيا روايت يك ناصبى مى‌تواند براى ما حجت باشد؟
    ثانياً: غضب فاطمه سلام الله عليها بر ابوبكر از آفتاب روشن تر و غير قابل انكار است.
    بخارى در صحيح‌ترين كتاب اهل سنت از تداوم غضب و قهر فاطمه سلام الله عليها بر ابوبكر، سخن گفته است.
    در كتاب أبواب الخمس، مى‌نويسد:
    فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ.
    فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وى روى گردان شد و اين ناراحتى ادامه داشت تا از دنيا رفت.
    البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3،‌ ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

    در كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، حديث 3998 مى‌گويد:
    فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ على أبي بَكْرٍ في ذلك فَهَجَرَتْهُ فلم تُكَلِّمْهُ حتى تُوُفِّيَتْ
    فاطمه بر ابوبكر غضب كرد وبا وى سخن نگفت تا ازدنيا رفت.
    البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

    در كتاب الفرائض، بَاب قَوْلِ النبى (ص) لا نُورَثُ ما تَرَكْنَا صَدَقَةٌ حديث 6346 مى‌نويسد:
    فَهَجَرَتْهُ فَاطِمَةُ فلم تُكَلِّمْهُ حتى مَاتَتْ.

    محمد بن اسماعيل بخارى مى‌نويسد:
    وَعَاشَتْ بَعْدَ النبي صلى الله عليه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها
    فاطمه پس از رسول خدا شش ماه زنده بود و چون از دنيا رفت همسرش علي شبانه او را دفن كرد و به ابوبكر خبر نداد و خودش بر بدن فاطمه نماز خواند.
    البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.

    ابن قتيبه دينورى در تأويل مختلف الحديث مى‌نويسد:
    وقد طالبت فاطمة رضي الله عنها أبا بكر رضي الله عنه بميراث أبيها رسول الله صلى الله عليه وسلم فلما لم يعطها إياه حلفت لا تكلمه أبدا وأوصت أن تدفن ليلا لئلا يحضرها فدفنت ليلا
    فاطمه از ابوبكر ميراث پدرش رسول خدا را درخواست نمود و چون ابوبكر سرپيچى كرد سوگند ياد كرد كه ديگر با وى سخن نگويد و وصيت كرد شبانه او را دفن كنند تا ابوبكر در تشييعش شركت نكند.
    الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، تأويل مختلف الحديث، ج 1،‌ ص 300، تحقيق: محمد زهري النجار، ناشر: دار الجيل، بيروت، 1393، 1972.


    و عبد الرزاق صنعانى مى‌نويسد:
    عن بن جريج وعمرو بن دينار أن حسن بن محمد أخبره أن فاطمة بنت النبي صلى الله عليه وسلم دفنت بالليل قال فر بها علي من أبي بكر أن يصلي عليها كان بينهما شيء
    از حسن بن محمد نقل است كه گفت: فاطمه دختر پيامبر شب دفن شد تا ابوبكر بر پيكرش نماز نخواند؛ زيرا كدورتى بين آن دو وجود داشت.
    و در ادامه نيز مى‌گويد:
    عن بن عيينة عن عمرو بن دينار عن حسن بن محمد مثله الا أنه قال اوصته بذلك.
    از حسن بن محمد نيز همانند روايت پيشين نقل شده است؛ الا اين كه در اين روايت گفته شده: فاطمه بر دفن شبانه وصيت كرد.
    الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 3،‌ ص 521، ح 6554 و ح 6555، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.

    پس فاطمه از ابوبكر كناره گيرى كرد وبا وى سخن نگفت تا از دنيا رفت.
    البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 6، ص 2474، ح6346، كتاب الفرائض، بَاب قَوْلِ النبي (ص) لا نُورَثُ ما تَرَكْنَا صَدَقَةٌ، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
    و در روايت ابن قتيبه آمده است كه هنگامى كه آن دو براى عيادت آمدند، فاطمه زهرا سلام الله عليها اجازه ورود نداد و ناچار شدند به اميرمؤمنان علي عليه السلام متوسل شوند و آن حضرت وساطت كرد،‌ در پاسخ اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
    البيت بيتك.
    يعنى علي جان! خانه خانه تو است، تو مختارى هر كسى را كه دوست دارى اجازه ورود بدهي.
    امير مؤمنان عليه السلام براى اتمام حجت و اين كه آن دو بعداً بهانه نياورند كه ما مى‌خواستيم از فاطمه رضايت بگيريم ؛ ولى علي نگذاشت ، به آن دو اجازه ورود داد .
    هنگامى كه آن‌ دو عذرخواهى كردند، صديقه طاهره نپذيرفت؛ بلكه از آن‌ها اين چنين اعتراف گرفت:
    نشدتكما الله ألم تسمعا رسول الله يقول «رضا فاطمة من رضاي وسخط فاطمة من سخطي فمن أحب فاطمة ابنتي فقد أحبني ومن أ رضى فاطمة فقد أرضاني ومن أسخط فاطمة فقد أسخطني »
    شمارا به خدا سوگند مى‌دهم آيا شما دو نفر از رسول خدا نشنيديد كه فرمود: خوشنودى فاطمه خوشنودى من، و ناراحتى او ناراحتى من است. هر كس دخترم فاطمه را دوست بدارد و احترام كند مرا دوست داشته و احترام كرده است و هر كس فاطمه را خوشنود نمايد مرا خوشنود كرده است و هر كس فاطمه را ناراحت كند مرا ناراحت كرده است؟.
    هر دو نفرشان اعتراف كردند: آرى ما از رسول خدا اينگونه شنيده ايم.
    نعم سمعناه من رسول الله صلى الله عليه وسلم.
    سپس صديقه طاهره فرمود:
    فإني أشهد الله وملائكته أنكما أسخطتماني وما أرضيتماني ولئن لقيت النبي لأشكونكما إليه.
    پس من خدا و فرشتگان را شاهد مى‌گيرم كه شما دو نفر مرا اذيت و ناراحت كرده‌ايد و در ملاقات با پدرم از شما دو نفر شكايت خواهم كرد.
    به اين نيز بسنده نكرده و فرمود:
    والله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها.
    به خدا قسم پس از هر نماز بر شما نفرين خواهم كرد.
    الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، الإمامة والسياسة، ج 1،‌ ص 17، باب كيف كانت بيعة علي رضي الله عنه، تحقيق: خليل المنصور، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م.


    با اين حال چگونه مى‌توان باور كرد كه صديقه شهيده سلام الله عليها از آن دو راضى شده باشد؟
    آيا روايت بخارى مقدم است يا روايت بيهقي؛ آن‌هم روايت شخصى كه دشمن اميرمؤمنان عليه السلام محسوب مى‌شده و خود نيز شاهد ماجرا نبوده است؟

    ثالثاً: اگر فاطمه زهرا سلام الله عليها از آن دو نفر راضى شده بود، چرا وصيت كرد كه او را شبانه دفن كنند و هيچ يك از كسانى را كه به وى ستم روا داشته‌اند، براى تشييع جنازه و نماز خبر نكنند؟

    البته ممكن است كه كسى بگويد: ابوبكر بعدا پشيمان شد و توبه كرد، در پاسخ بايد گفت: توبه زماني مفيد و ارزشمند است كه همراه با ندامتى بر خواسته از عمق وجود آدمى باشد.
    و از طرفى گذشته را هم جبران نمايد به اين معنى كه شخص توبه كننده حقوق تضييع شده را؛ چه الهى باشد و چه مردمى تمام آن را جبران نمايد.
    حال پرسش ما اين است كه آيا ابوبكر فدك را به صديقه طاهره بازگرداند تا توبه‌اش توبه نصوح باشد و در نزد خداوند پذيرفته شود؟

    نتيجه:

    خشم فاطمه از شيخين تا واپسين لحظات زندگي‌اش و عدم رضايت از آن دو، از مسائلى است كه در صحيح‌ترين كتاب اهل سنت پس از قرآن وارد شده و روايت بيهقى كه از آن استفاده كسب رضايت فاطمه شده است، به دليل وجود يك ناصبى در سلسله سند آن، اعتبار ندارد.


    http://sunniha.blogfa.com

    http://ahle-tasanon.blogfa.com

    http://ahle-sunnat.blogfa.com

    http://janam-fatemeh.blogfa.com

    http://www.shafagar.com

    http://raz-sokoot.blogfa.com

    http://islam-txt.blogfa.com

    http://sonnyonline.blogfa.com

    http://sokootolama.blogfa.com

    راز سکوت علماي اهل سنت در پاسخ دادن به نامه حسن جلاليان (استاد طب اب درماني ) که در مورخ 9/11/89 خطاب به علماي اهل سنت منتشر شده است
    ----------------------------------------------------------------------------------------------------
    بسم الله الرحمن الرحيم

    نامه حسن جلاليان ( استاد طب آب درماني ) خطاب به علماي محترم اهل سنت در سرتاسر دنيا درمورخ 9/11/1389 منتشر شد و در اين نامه يک سوال از علماي محترم اهل سنت پرسيده شده است که :

    بعد از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم پيشواي حضرت فاطمه چه کسي بوده است ؟

    ولي تاکنون هيچ پاسخي دريافت نشده است . اين نامه براي جناب مولوي عبدالحميد اسماعيل زهي ( امام جمعه مسجد مکي زاهدان و مدير حوزه علميه دارلعلوم مسجد مکي زاهدان ) و براي جناب مولوي عبدالمجيد مرادزهي خاشي ( استاد حوزه علميه دارالعلوم مسجد مکي زاهدان ) و جناب اقاي مفتي محمد قاسم قاسمي (مفتي دارالعلوم مسجد مکي زاهدان) و براي دارلافتاء سراوران فاکس شده است ( درهمان بهمن ماه 89 ) و براي شبکه ماهواره اي نور که شبکه اهل سنت است براي 2 ايميلشان به ادرس هاي :
    ايميل هاي شبکه ماهواره اي نور

    kankash@nourv.net


    borna@nourtv.net
    ارسال شده .
    وبراي ايميل دانشگاه الازهر مصر به ادرس :

    ادرس سايت دانشگاه الازهر مصر

    www.azhar.edu.eg


    ايميل دانشگاه الازهر مصر

    info@azhar.edu.eg
    ارسال شده است .و همچنين براي تعدادي از وب سايت ها و وبلاگهاي اهل سنت نيز ارسال شده است و براي برخي از علماي ديگر اهل سنت بصورت پيامک اطلاع داده شده است ولي تاکنون که 21/2/1390 است هيچ عالمي از علماي اهل سنت پاسخ نداده اند .
    و به راستي چه پاسخي دارند که بدهند ؟پاسخ اين سوال 3گزينه بيشتر ندارد :

    1- اگر علماي اهل سنت بگويند حضرت فاطمه بعد از پيامبر (ص) پيشوايي نداشته است که انوقت با احاديثي که درمنابع مهم ومعتبر خودشان وجود دارد چه بکنند ؟
    مانند صحيحين( صحيح بخاري و صحيح مسلم ) مبني براينکه مَنْ ماتَ وَ لَيْسَ فِي عُنُقهٍ بَيْعَةٌ ماتَ مِيْتَةٌ جاهِلَّيِةً (هرکس بايد بيعت پيشوايي را بر گردن داشته باشد وگرنه مرگش بمانند مرگ جاهليت است ..)

    منبع حديث - صحيح مسلم- کتاب الاماره - باب وجوب ملازمه جماعه المسلمين عند ظهور الفتن و في کل حال…. حديث ????ص??? چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن )
    در اين صورت مرگ حضرت فاطمه سلام الله عليها به مرگ جاهيت بوده است !!!!!!!!!!!!!!!!!! و ايا مي توانند چنين پاسخي بدهند ؟

    2- علماي اهل سنت اگر پاسخ بدهند که پيشواي حضرت فاطمه جناب ابابکر بوده است آنوقت با احاديثي که در معتبرترين منابع اهل سنت يعني صحيحين ( صحيح بخاري و صحيح مسلم )و از ام المومنين عايشه بنت ابابکر نقل شده چه کنند ؟

    3- علماي اهل سنت اگر پاسخ دهند که امام الوصي علي ابن ابيطالب پيشواي حضرت فاطمه سلام الله عليها بوده است که آنوقت کل داستان اهل سنت زير سوال خواهد رفت چون حضرت فاطمه معيار تشخيص حق از باطل است و غضب و خشنودي حضرت فاطمه غضب و خشنودي خداست زيرا پيامبر اکرم صلوات الله عليه در باره فاطمه فرموده اند :
    ان الله يغضب لغضبک يا فاطمه و يرضي لرضاک

    اي فاطمه بدرستي که خدا غضب مي کند به غضب تو وخشنود مي شود به خشنودي تو

    المستدرک علي الصحيحين ج ? ص??? .حديث ???? ( و منابع ديگر مانند الصواعق المحرقه حافظ ابن حجر مکي ص ??? و تهذيب التهذيب ج ?? ص ??? حافظ ابن حجر عسقلاني نيز وجود دارد )

    و ملاحظه مي فرمائيد که اين حديث بطور کامل مطلق است و هيچ قيدي ندارد

    وقتي پيامبر خدا صلي الله عليه وآله مي فرمايند :

    ” خداوند به غضب فاطمه غضب مي کند ”

    قيدي بر آن قرار ندادند که : اگر چنين و چنان بود ،يا به فلان شرط ، يا اگر غضبش به فلان علت بود ،اين غضب به چه سببي باشد ؟ نسبت به چه کسي باشد ؟ در چه زماني باشد ؟ هيچ اشاره اي ندارد و بطور کامل مطلق است .

    وپر و اضح است که کسي غضب و خشنودي اش برابر با غضب و خشنودي خداست که از هرگونه آلودگي و گناه و اغراض نفساني پاک و پاکيزه باشد تا غضب و خشنودي اش مبنايي خدايي داشته باشد و به استناد آيه تطهير حضرت فاطمه از تمام آلودگي ها و گناهان و ناپاکي ها مبراست و آن بانوي مکرم مطهره است
       1   2   3   4      >