بسم رب الشهدا
سلام. ميدونم اين روزا خيليا ميخوان جاي تو باشن،خيليا
ميدونم كه منو خوب ميشناسي. ولي اينو هم خوب ميدوني كه هيچكي از باطن كسي خبر نداره . راستش من تقريبا ميشه گفت كه تو وبلاگ كسي من نظر نميدم. ولي پس از چند بار اين دل اون دل كردن دلم نيومد يه چيزي ازت نپرسم. ميخوام بدونم تو رو به جون اوني كه خيلي دوسش داري ولي اسمشو من اينجا نميارم به من بگو چي كار كردي تو رو بخاطر جون همون شهدا كه تو رو دعوت كردن چيكار كردي تو اين وبلاگت چه حالتي داشتي كه اين مطلبو نوشتي كه شهدا تو رو دعوت كردن؟ اونم از اون راه دور كه تصورش و خيالش شايد برا خودت هم مشكل بود . همونطور كه خودت هم به من گفته بودي كه باور نميكني. آخه من ميدونم كه وقتي كه داشتي اينو مينوشتي اصلا نه تنها جنوبت درست نشده بود بلكه حتي تو تصورت هم نميگنجيد كه به اين زوديا بطلبنت. به هر حال خيلي دلم گرفته اميدوارم كه خيلي خيلي استفاده ببرين و هم استفاده برسونين. اگه لياقت داشتم جواب سوالمو برام بگو. هر جور كه خودت دوست داري. پيروز باشي