باور بفرماييد که هم خاکم کرد و هم هلاکم کرد و هم رسواي خاص و عامم کرد, ولي هيچ خبري راجع به شان و مقامي نفرستاد.
از آشنايي با شما خوشحال ميشوم, دو بيتي في البدايع تقديمتان ميکنم:
گفت شمع شدي, رفتم و خاموش شدم.. گفت رهبر جمع شدي, رفتم و لال شدم
گفت شيخ نشو شمع نشو رهبر اين جمع نشو ..جاجرم رند قلاش و رهزن اوباش شدم