• وبلاگ : لا لقاء بلا فراق
  • يادداشت : قلم در دست من مي لرزد اي دوست...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 24 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + قلب دريايي 

    گل خشکيده تو دستام ، غزل مرده رو لبهام
    دل پوسيده ي سينه ، برگ افتاده ي تنهام
    با صداي سرد و زخمي ، با يه ساز دل شکسته
    ديگه آهنگي ندارم ، واژه هايم همه خسته

    کاش ميشد عاشق بمونم ...عاشق نم نم بارون
    عاشق شباي پاييز... عاشق زمزمه هامون
    کاش ميشد با تو بمونم ، آرزوهامو بخونم
    پشت پلک اين زمونه راز دنيا رو بدونم

    خاطراتم همه افسرد ، کوچه باغم همه پژمرد
    اومدم قصه بسازم قهرمان قصه ام مرد
    آدماي قصه بي تاب ، پرياي قصه در خواب
    سرنوشت همه بي موج ، لحظه لحظه رو به مرداب

    السلام عليك يا اباصالح المهدي

    مثل هميشه آرزومند بهترين آرزوها براي شما

    پاسخ

    شعري بس آهنگين بود و زيبا. اما يادمون باشه قصه رو براي شخص اول(قهرمان) ننويسم بلکه براي قصه نويسي شخصيت پردازي کنيم تا اگر هم مردند قهرمان بمانند ! قصه هايتان مستدام باد البته از نوع : بالا رفيم ماست بود قصه ما راست بود! :)