السلام عليک يا ام المصائب ! اي کاش مي شد حکايت هاي غربت واسارت را از زبان دل تو مي شنيديم وذره اي درک مي کرديم!حکايت هايي با واژگان تکراري . آتش ودود،کوچه وبازار،سيلي وتازيانه،رخسار کبود،طشت ، تير باران، وداع،ظلم،صبرو تحمل و...آري!واژگاني که قبل از ورود به کربلا ذهن تو را زخم کرده بود...
زيبا بود.مخصوصا تصوير چوب كبريتا كه خودش يه عالم حرف داره.يا عليخيمه سبز