چه تلخ می گذرد ... به تلخی گریه های نا تمام من !به سردی دستان انتظار!دیگر خدا نگاهم نمی کند ؟!آریدر مقابل ما حرفی برای گفتن ندارد بردیم آبروی عشق را ... آبروی منتظر بودن...
آبروی خدا را